سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ـ در آنچه به علیّ سفارش کرده است ـ : ای علی! خواب دانشمند برتر ازعبادت عابد است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

آیین شینتو - روی پله های معبد
پنج شنبه 103 فروردین 9
خانه | ارتباط | مدیریت |بازدید امروز:3

تسنیم :: 84/8/19:: 11:13 عصر

 

 

اسطوره‏شناسى شینتو ( 2)

ما در باب پایان کار پدیدآورنده نر هیچ چیز قطعى و روشن نمى‏شنویم، مگر این که او سرانجام خود را پنهان کرد، یا در کاخ خورشیدى جوانى (هى ـ نو ـ واکا ـ میا) (36) منزل دارد. پس از ناپیدایى زوج آغازین، جهان به فرمانروایى دو نفرى بانوخداى خورشید و تیزتک منتقل شد. تیزتک نشانه‏هاى بسیارى از یک توفان‏خدا با خود دارد. بانوخداى خورشید، یا بانوى آسمان‏افروز، (37) جلوه‏هاى درخشان و زیبا داشت؛ در نشان و مهر و نجابت و نرم‏خویى بى‏همتا بود؛ فرزانه‏وار و هوشمندانه بر قلمرو خویش فرمان مى‏راند؛ به همه نور زندگانى مى‏بخشید و با ساختن آبراه‏ها از کشتزاران هم حفاظت مى‏کرد. علاوه بر این، او را به شکل سازمان‏دهنده آداب و آیین‏هاى دینى نشان مى‏دهند، خصوصا آدابى که در رعایت قواعد پاکى است. خلاصه، او خداى فرمانرواى صلح و نظم، کشاورزى و تهیه غذا بود. این‏جا مى‏توان تصویرى از نقش زنانگى را در آغاز پیدایش نظم اجتماعى صلح‏آمیز و کار و پیشه‏هاى کشاورزى دید. از سوى دیگر، برادر او، تیزتک، وحشى و خودخواه و سرکش بود؛ با هیاهوى دیوانه‏وار فریاد مى‏کرد؛ تمام وظایفش را پشت گوش مى‏انداخت و در هواى میان آسمان و زمان یکه‏تازى مى‏کرد. جزئیات ستمگرى‏هاى او در حق خواهرش در آسمان یادآور خدایان توفان در اسطوره‏شناسى‏هاى دیگر است. مى‏گویند که فریاد و خشم و هیاهوى او برانگیخته از اشتیاق او به جایگاه مادرش است، که او روح مرگ و ظلمت شده بود. از این نظر، توفان‏خدا غالبا با روح خبیث قدرتمندى، که بر جهان نامرئى فرمانرواست، یکى دانسته مى‏شود ـ این سیما، چنان که دیدیم، به فرزندانش هم ارث رسیده است.

کشاکش این دو خدا در دو صحنه تصویر مى‏شود؛ یکى در رودکناران آسمانى صلح (آما ـ نو ـ یاسو ـ گاوارا) (38) و دیگرى در سایه‏گاهى که بانوخداى خورشید آن را براى میهمانى بزرگ خرمن آماده مى‏کرد، که نخستین جشنواره‏هاى شین‏تو است. صحنه اول را مى‏توان رمز کشاکش خورشید و ماه دانست؛ اما مى‏گویند که هر یک از خدایان به «دم زدن» آن دیگرى، یا با بده بستان دم و بازدم و گوهر فرزندانى پدید آوردند. داستان دوم، که توهین به مقدسات است، آشکارا تعارضى را در نظم اجتماعى نشان مى‏دهد، اما داستان در صحنه‏اى اوج مى‏گیرد که یادآور خورشیدگرفتگى است. حکایت چنین است:

تیزتک قلمرو خواهرش را با نابودکردن برنجزارها، و آلودن آداب مقدسى که خواهرش بنیاد نهاده بود نابود کرد. بانوخداى خورشید، از کارهاى بى‏انگیزه برادرش سخت غمگین شده بود، اما با او به جنگ برنخاست، خود را در غارى پنهان کرد و بدین وسیله تمام جهان از نور محروم شد و بى‏نظمى به پا شد. هشت میلیون خدا در برابر غار گرد آمدند و سرانجام موفق شدند با به کار بستن افسون‏ها و یک رقص آیینى او را ترغیب کنند که از آن‏جا بیرون بیاید . وقتى نور و نظم با ظهور مجدد بانوخدا بازگشت، تمام آن جمع فریاد شادى برآوردند، که از انعکاس آن آسمان و زمین لرزیدند. این اوج روایت اسطوره‏اى است که در آن پیروزى نور را برظلمت، و صلح و نظم را بر درنده‏خویى و نابودى مى‏بینیم. این پیروزى بانوخداى خورشید بر توفان‏خدا فرمانروایى او را بر جهان تضمین کرد و اعتقاد به او به مثابه برترین خدا با این سنت که خاندان فرمانروا از بانوخداى خورشید پدید آمدند همراه شد.

پیروزى نور بر ظلمت را سپاهیان کامى کامل کردند؛ اینان در ایستادگى بانوخداى خورشید در برابر نیروى مخالف، وفادارانه در کنارش ماندند. این روایت از نظر تأثیرش بر عقیده و زندگى مردم دو جنبه دارد: به عنوان یک اسطوره پدیده‏هاى خورشیدى، هم نشان‏دهنده باورهاى مردمى کشاورز و حرمت آنان به خورشید، به مثابه سرچشمه زندگانى، است و هم مبین کار جادوگرى آنان است در مورد خورشیدگرفتگى. از نظر سیاسى که نگاه کنیم، همین باورها به تسلط یک خاندان یا طایفه معین، یعنى ایلى که این بانوخدا را به عنوان نیابانو مى‏پرستیدند، و نیز به سرسپارى ایلات دیگر به آن خاندان منتهى شد. به این ترتیب، بانوخداى خورشید در عین حال هم تجسم یک نیروى زندگى‏بخش است و هم تجسم یک فرمانرواى فرزانه. از نظر جنبه اول، او یک همتاى نر به همراه دارد، یعنى خداى پدیدآورنده والا، که او به مثابه وجود نهان و والاتر او را همراهى مى‏کند. اما یک شریک ماده هم هست، یعنى بانوخداى فراوانى ـ بخشندگى (تویو ـ اوکه نو کامى) (39) که حتى امروزه در کنار او در ایسه، که مقدس‏ترین ایزدکده‏ها است، پرستیده مى‏شود. اهمیت نقش سیاسى منسوب به بانوخداى خورشید کمتر نیست. اعتقاد به خاستگاه خدایى خاندان فرمانروا با رمز اقتدار اورنگ شاهى، یک آینه، یک شمشیر و یک تسبیح نمادین مى‏شود، و همه این‏ها را بانوخداى خورشید به پسینیانش سپرده است. پس از این مى‏بینیم که این سه گنج چگونه خداشناسان شین‏تو را به بحث‏هاى اخلاقى و کیهان‏شناختى کشاند. شاید بانوخداى خورشید را بتوان برترین خداى دین شین‏تو دانست، و پرستش او گهگاه راه نوعى یک‏خدایى را در تاریخ شین‏تو بازمى‏کند.

 

منبع: مجله هفت آسمان، شماره 5

-------------------------------------------

36.«~ miya ـ waka ـ no ـ Hi ~».ایزدکده تاگا در استان اومى، پرستشگاه اصلى اوست. وظیفه او آن‏جا نگهبانى از پاک‏دامنى زنانه است، چنان‏که این را در جشنواره کنجکاوى برانگیزى که آن‏جا برگزار مى‏شود مى‏بینیم.

.37 او را ئو هیرو مه موچى«~ muchi ـ me ـ hiru ـ O ~»یا بانوى بزرگ روز نیز خوانده‏اند .

«~ gawara ـ yasu ـ 38.Ama ~»

39.«~ uke no Kami ـ Toyo ~». در این اساطیر هیچ داستانى درباره او گفته نشده‏است. خاستگاه او محل بحث است.

 


 


موضوعات یادداشت
   1   2   3   4   5   >>   >

::موضوعات وبلاگ::
::تعداد کل بازدیدها::

86279

::آشنایی بیشتر::

درباره صاحب وبلاگ

::جستجوی وبلاگ::
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

::لوگوی من::
آیین شینتو - روی پله های معبد
::لوگوی دوستان::





::لینک دوستان::
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
الهه بانو
غزل بگو
ساحل آرامش
ساده دل
درد زندگی
شیرین تر از شیرین
لینکستان
یواشکی
::اشتراک::
 
::آرشیو::
::طراح قالب::