بنىاسرائیل در تعاملشان با خدا با تکیه بر این باور که آنها قوم برگزیده خدایند و البته تنها قومى که چنین ویژگىاى دارد و با تکیه بر این باور، که وجه و اعتبار هر خدایى بستگى به رفاه حال پیروانش دارد، معتقد بودند که خدا در هنگام مشکلات و سختىها به یاریشان خواهد شتافت . به همین دلیل، آنان در گفتوگوهاى بىشمارشان با یهوه در هنگام مشکلات این نکته را به وى یادآورى مىکردند که آنان قوم خدایند و پسندیده نیست که اعتبار یهوه با دستوپنجه نرم کردن قومش با مشکلات و سختىها به خطر بیافتد، در جریان ساختن گوساله و پرستش آن که به وسیله قوم یهود و در غیاب موسى صورت گرفته بود، آنجا که خدا خشم مىگیرد و اراده هلاک بنىاسرائیل را مىکند، موسى به تضرع و زارى، خدا را به این نکته یادآورى مىکند که این قوم، قوم اویند:
«موسى نزد یهوه، خداى خود تضرع کرده، گفت: اى خداوند، چرا خشم تو بر قوم خود که با قوت عظیم دست زورآور از زمین مصر بیرون آوردهاى، مشتعل شده است، چرا مصریان این سخن گویند که ایشان را براى بدى بیرون آورد . . . پس خدا از آن بدى که گفته بود به قوم خود برساند، رجوع فرمود» . (43)
نکته دیگرى که در شکلگرفتن تعامل خدا با یهودیان نقش غیرقابل انکارى داشت، این است که خدایى که عهد عتیق از آن سخن مىگوید، خدایى است که معمولا رفتار خویش را با بندگانش براساس پیمان و معاهده پىریزى مىکند و معمولا آنان خدا را تنها در قالب پیمان مىشناسد و این پیمان است که چگونگى تعامل خدا و بشر را مشخص مىکنند . این پیمانها اگرچه مخصوص بنىاسراییل هستند، ولى در موسى و تاریخ آیین موسوى انحصار نیافتهاند . در تورات، دستکم از چهار پیمان که بیانگر رفتار خدا با آدمیان است، سخن به میان مىآید; پیمان نخست، پیمان خداوند استبا حضرت نوح مبنى بر اینکه دگرباره دنیا هرگز با طوفان نابود نگردد . نشان این پیمان بدون قید و شرط بوجودآمدن رنگینکمان بود . (44) پیمان دوم با ابراهیم در سن نود سالگى ایشان . براساس این پیمان خداوند ابراهیم را پدر امتى بزرگ خواهد ساخت و به وى و نسل او برکتخواهد داد . (45) در مقابل، ابراهیم به نشان پذیرش این پیمان مىبایست، تمام اولاد پسر اسلاف خود را ختنه کند . (46) پیمان سوم که در عهدعتیق از آن سخن به میان مىآید، پیمان خداستبا موسى . این پیمان هنگامى صورت گرفت که به دلیل وخامت اوضاع بنىاسرائیل در مصر، موسى به عنوان منجى این قوم وارد صحنه شد و خود به وسیله موسى با بنى اسرائیل پیمان بست که آنان را از بندگى مصرىها رها کند و به امتى مقدس تبدیل سازد . در این پیمان، خداوند بنىاسراییل را امتخود لقب مىدهد . در این پیمان، تعامل خدا و بشر برخلاف پیمان نخستبدون قید و شرط نیست، بلکه در مقابل تعهد خدا براى بنىاسراییل آنان نیز باید تعهد دهند که از شریعت موسى که در دهفرمان خلاصه مىشد پیروى کنند . (47) پیمان چهارم، پیمان خداوند با داوود است . این پیمان هم مثل پیمان با ابراهیم پیمانى استبدون هر گونه شرطى . خدا به داوود وعده داد که دودمان او جاودان باشند; یعنى پادشاهان بنىاسراییل که همان اخلاف داودند، مانند پسران خدا خواهند شد . (48) اگر چه این پیمانها در دوران تبعید پایان مىیابند، ولى به خوبى نشان مىدهند که چگونه رابطه میان یهوه و قوم برگزیدهاش یک پیوند کاملا قراردادى بوده است . (49) گفتوگوهاى بنىاسراییل با خدا کاملا نشانگر تلقى «خداى پیمان» است . از جمله این عبارت که، موسى در گفتوگوى خود با خدا، او را به یاد وعدههایش در پیمان مىاندازد: «بیاد آور قولى را که به خدمتگزاران خود ابراهیم، اسحاق و یعقوب دادهاى . براى ایشان به ذات خود قسم خوردهاى و فرمودهاى که فرزندان شما را مثل ستارگان آسمان زیاد گردانم . . .» (50)
منبع : فصلنامه هفت آسمان / مهراب صادقنیا
----------------------------------------------------
43) خروج: 33: 11- 15
44) پیدایش: 9: 1- 9 45) سفر پیدایش: 17 46) همان: 17: 11- 12
47) خروج: 10- 20 48) کتاب سموئیل دوم: 7
49) خدا و آدمیان، ص 101- 102 و درآمدى به مسیحیت، ص 51 50) خروج: 32: 12و13