یکى از امورى که همواره در طول تاریخ بشرى وجود داشته و انسان نتوانسته است براى همیشه آن را به دست فراموشى سپارد، دین و پرستش مىباشد.آن چنانکه هیچ چیز دیگر نتوانسته است خلأ ناشى از فقدان دین و پرستش را براى مدت زمان درازى پر کند. میل و کششى که ریشه در فطرت انسان داشته اگر چه انسان مدتى نداى آن را در درون خود خفه سازد و از آن جدا گردد، ولى به ناچار بعد از گذشت مدت زمانى به آنباز مىگردد.
هر کسى کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
در طول تاریخ، با وجود تلاشهایى که از طرف مخالفین براى ریشه کن کردن دین به عمل آمده است، انسان نتوانسته آن را براى همیشه به دست فراموشى سپارد.اگر چه در تشخیص دین حق از دین باطل به خطا افتاده و گاهى بت را با خدا اشتباه گرفته و به پرستش ماه، آفتاب، ستارگان و حتى حیوانات و...پرداخته است.اما به هر صورت نتوانسته است از پرستش و توجه به خالق براى همیشه روى گردان شود.
انبیا مأموریت داشتهاند که با آموزشهاى خود اولا، این میل فطرى را در انسان بیدار سازند و پردههاى ضخیم نفسانیات را از روى فطرت سلیم او کنار زنند و با توجه دادن انسان به نشانههاى خداوندى، او را به سوى فطرت اولیهاش هدایت نمایند.ثانیا، این گرایش درونى و این میل نیرومند معنوى را در مسیر و مجراى صحیح آن هدایت کنند و از انحراف آن به صورت بتپرستى، ستارهپرستى، گاوپرستى، مادهپرستى، گروهپرستى و...جلوگیرى نمایند.
اگر دین و پرستش ریشه در فطرت آدمى نداشت یا به ادعاى برخى بىخبران حاصل جهل یا ترس بود، در این صورت مانند بسیارى از چیزهاى دیگر، با گذشت زمان به کلى از صحنه روزگار، خارج و با افزایش علم و از بین رفتن ترس، جاى خود را به چیز کاملتر مىداد.اما چون نیاز به دین و پرستش از اعماق روح و شعور باطنى انسان مىجوشد، نه تنها هیچ چیز نخواهد توانست جایگزین آن شود، بلکه با افزایش آگاهىها، مقام دین در زندگى انسان، محکمتر شده است.
گرایش مجدد انسان غربى از بىبند و بارىها به دین و سر برآوردن دین از زیر فشارهاى شدید در جامعههاى کمونیستى، خود گواه روشنى بر این حقیقت است.قرآن درباره فطرى بودن دین مىفرماید:
روى خود را حق گرایانه به سوى دین الهى نگه دار.این فطرت الهى است که خداوند مردم را بر آن آفریده و براى آفرینش، تغییر و تبدیلى نیست.این است دین استوار.اما بیشتر مردم نمىدانند.به سوى خدا بازگشت خواهید کرد؛ از خدا بترسید؛ نماز را به پا دارید و از مشرکان نباشید. (1)
منبع : جهان بینى و معارف تطبیقى، یحیی کبیر
---------------------------------------------------------------
.1 فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التى فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لا یعلمون، منیبین الیه و اتقوه و اقیموا الصلوة و لا تکونوا من المشرکین. (سوره روم (30) آیه 30 و 31)